تقسیمات طایفهای
ایل بختیاری به دو شاخه اصلی؛ هفتلنگ و چهارلنگ تقسیم میشود. شاخه هفتلنگ از ۴ باب (رده) تشکیل شده است که عبارتند ار: بابادی باب، دورکی، بختیاروند و دینارانی. شاخه چهارلنگ نیز به ۵ باب (در گذشته؛ بزرگ طایفه خوانده میشدند) که شامل: محمد صالح، زلکی، ممیوند، موگویی و کیان ارثی تفکیک میگردد.
هفتلنگ
شاخه هفت لنگ شامل چهار باب میباشد که عبارتند از:
- بابادی باب
- دورکی
- بختیاروند
- دینارانی
بابادی باب
بابادی باب، به طایفههای زیر تقسیم میشود:
- بابادی
گله(طایفه گله)
- راکی
- شهنی
- آرپناهی
- نصیر
- گمار
- پبدنی
- احمدمحمودی
- ململی
- شیخ رباط
- مدملیل
- پیرشاه
دورکی
دورکی، به طایفههای زیر تقسیم میشود:
- زراسوند
- موری
- اسیوند
- گندلی
- آسترکی[۸]
- بابااحمدی
- عرب کمری
- چهرازی
بختیاروند
بختیاروند، یا بهداروند به طایفههای زیر تقسیم میشود:
- بهداروند
- علاءالدینوند
- منجزی
- بلیوند
- تیردی
- آل جمالی
- سُهرو(سُرخاب)
- گندایی
- مش مرداسی
- جانکی سردسیر
- دیناشی
- اسنکی
- للری
- عرب کمری
- کیارسی[۹]
دینارانی
دینارانی، یا دینارونی به طایفههای زیر تقسیم میشود:
- اورک
- شالو
- عالی محمودی
- نوروزی
- بویری
- لجمیر اورک
- گورویی
- سهید
- سرقلی
- کورکور
چهارلنگ
شاخه چهارلنگ شامل پنج باب میباشد، که عبارتند از:
- محمد صالح
- زلکی
- میوند
- موگویی
- کیان ارثی
محمد صالح
محمد صالح، یا مَمصالح، به طایفههای زیر تقسیم میشود:
- ممصالح
- ممزایی
- کتکی
- جمالوند
- چهاربری
- موزرمونی
- ایسپره
- آردپناهی
- دودانگه
- فرخوند
- سلیمانی (شیخ سلیمان احمد)
زلکی
زلکی، یا زلقی به طایفههای زیر تقسیم میشود:
- دوزنی یا قالی
- وند وند گری
- هزاروسی
- جاوند
- بریم وند
- چهارطایفه
- آریاسی
ممیوند
ممیوند، یا میوند به طایفههای زیر تقسیم میشود:
- بساک
- پولادوند
- ایسوند
- عبدالوند
- حاجیوند
موگویی
موگویی، یا موگهی به طایفههای زیر تقسیم میشود:
- خواجه موگویی
- سله چیوایی
- سرلک
- شیخ سعید
- پیرگویی
- شیاس
- دیویسی
- کیماسی
- مهدور
کیان ارثی
کیان ارثی، یا کیانرسی، به طایفههای زیر تقسیم میشود:
- حموله
- باورساد
- کهیش
- مکوندی
- زنگنه
- کرد حسین خانی
- برون
- جانکی گرمسیر
- کرد زنگنه
- محمد جعفری
- هرکل
- تمبی
- گلگیری
- استکی
- بوربورون
- عالی جعفری
- گشتیل
- غریبوند
- اسفراین
- ممبینی
نحوه پیدایش تقسیمات
در گذشته، گردش حکومت سنّتی ایلیاتی بهوسیله مالیات سرانهای بودهاست، که از دامداران میگرفتند و اقتصادِ حکومت خانها بر اساس همین مالیات بود. این مالیات بر اساس میزان تولید فرآوردههای دامی به نوع مراتع و وسعت آن و شمار دام و شمار نفراتی که در ایل، قدرت کارایی در امر تولید دام و پرورش آن را داشتهاند، بستگی داشتهاست.
همه بختیاری از لحاظ گرفتن مالیات به دو بخش عمده تقسیم میشد: از یک بخش که دام زیادتر و مراتع بهتر داشتهاند، مالیات بیشتری دریافت میشد و از بخش دیگر مالیاتِ کمتر. واحد گرفتن مالیاتِ دامی در ایل، بر حسب مادیان تعیین میشد. برای هر رأس مادیان، سالانه مقداری پول، ۳۰–۱۰ ریال؛ به معیار آن زمان دریافت میکردند.
جدول اخذ مالیات چهارلنگها، به شرح زیر بوده است:
یک رأس مادیان | یک رأس (۴ لنگ) مادیان | ۱۰ریال مالیات |
چهار رأس گاو | یک رأس (۴ لنگ) مادیان | ۱۰ ریال مالیات |
چون یک رأس مادیان، برابر واحد گرفتن مالیات دامی به معنی چهار لِنگ (چهار پا) محسوب میشده، افراد این منطقه که مشمول پرداخت این نوع مالیات بودند، به چهارلنگ معروف شدند.
گروه دیگر، که قدرت مالی بیشتر داشتند، مقدار مالیات را به اندازه هفت لِنگ مادیان، یعنی ۲ رأس مادیان (=هشت لنگ)، منهای یک لِنگ، یعنی هفت لنگ مادیان میدادهاند. روی این اصل، مردم این منطقه، به نام هفت لنگ معروف شدند.
یک رأس مادیان + ۳ لنگ مادیان | ۷ لنگ مادیان | ۱۷/۵ریال مالیات |
هفت رأس گاو | یک رأس مادیان | ۱۰ ریال مالیات |
جدول اخذ مالیات هفت لنگها، به شرح زیر بودهاست:
یک مادیان = ۱۰ریال مالیات
در مورد همین مالیات گرفتن، خانها به دلایل سیاسی در خود ایل و نزدیکی و دوری طایفهها به خانها، بین طوایف فرق میگذاشتند و به بعضیها امتیازاتی میدادند. گرفتن مالیات توسط کلانتران ایل انجام میگرفت و در عوض خود این کلانتران از پرداخت مالیات معاف بودند.
سازمان اجتماعی
یکی از ویژگیهای سازمان اجتماعی ایل بختیاری، وجود واحدهای متعددِ اجتماعی و در هم تنیده در داخل ایل است که درجه بسیار بالایی از گروه بندی عمودی، در سطوح مختلف درآن جلوهگر است. ساختارِ اجتماعی از یک سیاه چادر آغاز گشته و تا ایل ادامه مییابد. در تقسیمات سنتی عشایر بختیاری، هر تَش به چند اولاد تقسیم میگردد، که در گویش بختیاری، بدان کُربَو (پسر و پدر) نیز میگویند. هر اولاد از حدود دهها خانوار تشکیل میگردد و بطور متوسط هر خانوار، داری یک بُهُون (سیاه چادر) است، که واحد مسکونی عشایر بختیاری به حساب میآید.
- سیاه چادر
هر چادر مأوای یک خانوادهٔ بختیاری است که به آن مال نیز میگویند.
- اولاد
هر اولاد مشتمل بر سه تا دوازده سیاه چادر یا بیشتر است که خانوادهٔ گستردهای است و اردو نیز خوانده میشود.
- تَش
مجموع چند اولاد، تش نامیده میشود. سرپرستیِ هر تش را فرد کاردان و فعالی از همان تَش بهعهده دارد که به ریشسفید مشهور است.
- تیره
درطوایفِ مختلف بختیاری هر تیره به چند تش تقسیم میگردد. در کوچها، اردوهایی که با هم خویشاوندند به صورتِ واحدهای کوچنده (تیره) -که جمعیت هر کدام به چند صد نفر بالغ میشود- گرد هم میآیند، بنابراین مجموع چند تش، که همگی با هم خویشاوند هستند را یک تیره مینامند.
- طایفه
از ترکیبِ تیرهها، طایفه به وجود میآید که جمعیتِ بزرگترینِ آنها (مانند: بابادی، شهنی، اورک، گندلی، منجزی) به ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار نفر میرسد.
- باب
باب یا بلوک، نتیجهٔ ترکیبِ چند طایفه است. (مانند: بختیاروند، کیان ارثی، دورکی، محمود صالح) ولی هیچ نسبت خویشاوندیی بین طوایف یک باب وجود ندارد و به مجموع چند طایفه که از نظر جغرافیایی نزدیک به هم زندگی کردهاند، باب گفته میشود.
- شاخه
چند باب با هم یک شاخه میسازند. ایلِ بختیاری در کل دو شاخهٔ اصلی دارد که چهارلنگ بختیاری و هفتلنگ بختیاری هستند.
چهارلنگ و هفت لنگ
هفت لنگ و چهارلنگ دو شاخه مهم مردم بختیاریاند. هر چند که این دو شاخهٔ ایل بختیاری از نظر فرهنگی، تفاوت چندانی با هم ندارند، اما پراکندگی محل سکونت، باعث ایجاد تفاوتِ نه چندان زیادی، در گویش و لهجه آنها شده است، که در مجموع هر دو شاخه، به گویش بختیاری سخن میگویند.چهارلنگ بختیاری از پنج باب تشکیل شده است و شاخه هفت لنگ شامل چهار باب میباشد.
- ایل
هر یک از این بابها یا بلوکها به یکی از دو شاخه ایل بختیاری، یعنی هفتلنگ و چهارلنگ تعلق دارند.
این قبیل واحدهای اجتماعی، محیطهایی هستند که همبستگی واقعی -نه تنها در حالات نزاع با گروههای دیگر- بلکه در امور روزمره کار تولیدی نیز، در داخل آنها برقرار است. گله داری، کاشت و برداشت محصول را اعضای همنیای هر اردو و یا طی کوچ، اعضای همنیای تیره مشترکاً انجام میدهند. در این سطح، خانوادههای بههم پیوسته دقیقاً در حکم گروههای صنفیاند.